شب آخر باز شعری آغاز، خدا شود آیا که شوند جدا این دو جدا بلند است فریاد عاشقان، ز حسرت آن چنان که در گوش یکدیگرشان کجا آخر رسد صدا رسد تا ملکوت فریادی که مرکبش سکوت مشغول هم به تماشا چنان که همان مبتدا فراوان چو هر شب گله هایم ز تو امشب گشاده …
ادامه مطلب یک شب آخر دیگر … »